رونق کسب و کار و رونق تولید با صنفی سازی صنعت شهرها
در هر شهر ، صنعت و کسب و کاری پتانسیل های زیاد و بالقوه ای جهت افزایش رونق در آن صنعت یا کسب و کار وجود دارد که با شناخت ، گسترش و فعالیت در آن پتانسیل ها میتوان اوضاع آن را بهبود بخشید . در این مطلب شما مثال ها و راهکارهایی در این باره را میتواند مطالعه کنید.
رونق تولید و رونق بخشیدن به صنعت و بهبود اوضاع کسب کارها بخش اساسی و بسیار مهم ارکان هر کشور است.
اخیرا مطلبی دیدم که در یک شهر تقریبا اکثر مردم به پخت نان مشغول بودند( شهر کُمشِچِه ) نکته خیلی مهم این بود که در این شهر هیچ کس بیکار نیست جالب است نه ؟!! (نانی که تولید میکردند را میفرستادند به شهرستهای دیگر حتی بعضا به کشور های دیگر هم ارسال کرده بودند )شاید شما هم شنیده یا دیده باشید که بعضی از شهرها در تولید و صنعتی خاص معروف باشند مثلا کاشت میوه ها و محصولات کشاورزی خاص مثلا دماوند سیب تولید میکند. یا در خراسان زعفران یا خربزهای اعلا تولید میشود در کاشان گلاب و عرقیات و یا در یک شهر دیگر پسته ، زرشک ،عناب ، فرش یا صنایع دستی دیگر. هر شهر نسبت به مزایای نسبی مثل آب و هوا یا مواد اولیه یا نیروی انسانی متخصص و هنرمند یا …. میتواند محصول خاص خود را تولید کند.
طبق عادت معهود خودم سعی میکنم با ذکر چند مثال و البته بر مبنای مقدمه فوق ، بررسی کنم که چگونه میتوان صنعت و کسب و کار را در شهرها رونق بخشید ؟
در مثال بالا گفتم که در شهرستان کمشچه تقریبا اکثر افراد شهر به شغل پخت نان اشتغال دارند. حالا این موضوع را باید بیشتر بررسی کنیم
چرا در این شهرستان این شغل را انتخاب کرده اند؟
چرا در این شغل موفق شده اند؟
چه زیر ساختها و امکاناتی داشتهاند و چه زیر ساختهایی را فراهم کردهاند و چگونه کسب کار خود را رونق داده اند ؟
- خب همانطور که همه میدانیم اولین چیز برای پخت نان گندم و آرد هست پس باید در این شهرستان گندم خوبی به عمل بیاید تا بتوان از آن نان خوبی هم تهیه کرد ( باور کنید برای موفقیت لازم نیست چشم بسته غیب بگوییم فقط کافی است با چشمان باز موضوعات رو بررسی کینم)
- وقتی شما میخواهید کاری انجام بدهید باید نیروی انسانی ماهری برای انجام آن کار داشته باشید پس نانواهایی میخواهید که باید در این کار تبهر، سابقه و علاقه داشته باشند .
- نکته: مردم این شهرستان میتوانستند مثل خیلی از کشاورزان دیگر صرفا گندم تولید کنند و خود گندم را بفروشند که در این صورت سود بسیار کمتری میکردند علاوه بر این اکثر مردم شهر بیکار بودند.
- آنها شاید به واسطه آب و هوا و خاک خوب گندم خوبی برداشت میکردند، ولی بعد از آن خود آگاه یا ناخودآگاه به این فکر افتادند که باید نان تولید کنند و آن نان را به شهرستان های اطراف صادر کنند . گندم داشتند تبهر هم داشتند ولی بعد به فکر صادرات نان افتادند بعد شروع به بازار یابی ، بالا بردن کیفیت نان ، ساخت تنور های بهتر و ….. کردند.
- شاید برای بعضی از امور پر هزینه با هم مشارکت کرده و بعضی از کارهای خود را به یک گروه واسطه که متشکل از نیروهای خودشان بوده افتاند. مثلا یک کامیون که هر روز نان تمام اهالی را به شهرهای اطراف برساند. به این صورت هزینه ارسال مشترک شده و هزینه حمل و نقل کمتر میشود. یا مثلا یک یا چند اسیاب و اسابان که هزینه آنها را خودشان تامین میکنند و گندم تمام اهالی رو به ارد مرغوب تبدیل میکند وقتی خودشان صاحب آسیاب باشند هزینه آرد کردن هم کمتر میشود و شاید خیلی هزینه های دیگر که افراد به تنهایی از عهده آن بر نمیآیند ولی چند نفر با هم میتوانند آن هزینهها را پرداخت کنند.
این یک مثال واضح و موجود بود
مثال دیگر که شاید شما هم خیلی راجع به آن شنیده باشید زعفران است. که ایران صاحب بهترین نوع آن در جهان است.
مردم قائنات تولید کننده بهترین زعفران جهان . اگر در قائنات یک نفر فقیر یا بیکار باشد هیچ کس جز خود او و همشهری های او مقصر نیستند چرا ؟ شما فکر میکنید این مزیت کمی است ؟!بهترین کیفیت در جهان ، آن هم زعفران . یک دنیا مشتری این محصول هستند. میتوانید فکر کنید چه فرصت های بالقوه ای موجود است؟ اغراق نیست اگر بگوییم که در کل خراسان نباید کسی بیکار یا فقیر باشد فقط با همین یک پتانسیل. در جریان باشید که در خراسان بیش از این یک مورد پتانسیل تجارت وجود دارد.
- افرادی باید به دنبال تحقیق و توسعه بیشتر محصول باشند این افراد در زمینه های پیاز زعفران ، اماده سازی خاک ، کود ، آبیاری و …. به تحقیق بپردازند و به این سوال همواره پاسخ بدهند که چطور محصولی بهتر و بیشتر میتوان تولید کرد؟
- افراد دیگری باید در زمینه بهینه سازی و اختراع و تولید ماشین الات لازم برای تولید فعالیت کنند ماشین آلات اماده سازی خاک ، کاشت ، برداشت ، نگهداری ، پاک کردن گل زعفران ، خشک کن و …..
- عده ای میتوانند در زمینه بازیافت گل زعفران فعال باشند
- عده هم به کار تولید کاشت و تولید زعفران مشغول میشوند.
- عده ای میتوانند در بخش بسته بندی که میتواند بسیار مهم و اساسی باشد فعال باشند . مشکل بسته بندی به شدت احساس میشود.
- عده ای میتوانند راجع به بازار تحقیق کرده و انواع بسته بندی یا محصولات فرآوری شده که مورد پسند انواع مشتری هست را کشف کنند.
- نباید زعفران به صورت فله به فروش برسد در بهترین حالت باید فرآوری شود و در مرحله بعد باید به صورت محصول بسته بندی روانه بازار شود .
- داستان فروش و بازار یابی هم که به نوعی مهمترین و پر سود ترین قسمت مسئله هست که جای خود را دارد . اگر بخواهیم همین یک موضوع رو مورد بررسی قرار دهیم مطلبی جداگانه باید بنویسم.
- جوان تر ها میتوانند شروع به فعالیت در شبکه های مجازی و ساخت و تولید انواع محتوا و تبلیغات به هر شکل ممکن کنند .( فیلم ، عکس ، نوشته ) مستند سازان و فیلم سازان حرفه ای هم که جای خود را دارند.
- اهالی میتوانند در صنعت توریست و گردشگری هم فعالیت کنند. یک ایده میتواند این باشد که در فصل برداشت گردشگران را دعوت کرده و انها را در کار برداشت و پاک کردن گل زعفران شرکت داده و آنها هم زعفران خودشان را خودشان برداشت کرده پاک کنند و بعد از خشک کردن این زعفران را با قیمت کمتر بخرند گردشگران هم میتوانند زعفران اصل و با کیفیت بخرند . شاید علاقه مند به سرمایه گذاری یا مشارکت در بعضی از قسمت های ذکر شده شوند. و این فعالیت خود را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارند و دوستان انها هم به این کار علامند شوند. شاید بتوانند یکی از هنرمندان یا ورزشکاران داخلی یا خارجی را به این کار ترغیب کنند و یک فیل تبلیغاتی خوب بسازند.
- دولت هم …. چیزی برای گفتن نداریم. همین قدر که شرایط را سخت تر نکند کمال تشکر را خواهیم داشت . البته اگر بخواهد میتواند در زمینه اموزش و پرورش ، زیر ساخت ، تحقیقات و بازار فقط کمک کند ورود نکند تاکید میشود فقط کمک کند که خود اهالی فعالت کنند .
- اموزش و پرورش و فنی و حرفه ای هم باید نسل بعدی را برای تولید بهتر و بیشتر و آشنایی با پتانسیل های خود اماده سازد. چرا دانشگاه تخصصی در زمنیه زعفران نداریم ؟ چرا در قائنات باید بچه ها حسابان و دیفراسیل ریاضی مهندسی عربی یا زبان انگلیسی ( البته همه این دروس برای یک سری افراد مهم و لازم است البته نه برای همه )و …. بخوانند چرا درسهای تخصصی در باره ی زعفران نمیخوانند .
- مردم قائنات و فعالان این حوزه باید یک سری از فعالیت ها را با هم انجام دهند به نوعی تعاونی داشته باشند مثلا افراد با تجربه و توانمند را به مسافرات های تحقیقاتی بفرستند که مثلا در اروپا یا اسپانیا زعفران چگونه بسته بندی میشود و مشتری ها چه چیزی را میپسندند این افراد باید این تجربه ها را در اختیار تولید کننده قرار بدهند. یا هزینه تولید ماشین الات یا تحقیقات یا اختراعات یا …. این موارد میتواند به صورت مشترک از صندوق تعاونی پرداخت شود تا بتوان کارهای پرهزینه را درست انجام داد.
در شهری که همه در جستجوی طلا هستند کسی ثروتمند میشود که بیل و کلنگ میفروشد. لازم نیست همه زعفران بکارند زعفران یا هر محصول دیگر میتواند یه هسته برای تعداد زیادی شغل و مقدار زیادی ثروت باشد کافی است که درست نگاه کنیم و درست برنامه ریزی کنیم.
زعفران قائنات ، یا نان کمشچه تنها دو مثال بود و شما میدانید که هر شهر و صنعت پتانسیل های خود را دارد که با کمی فکر میتوان آن صنعت را گسترش داد.
ما در ایران محصولاتی مثل زعفران کم نداریم محصولاتی مثل زیتون ، خاویار ، پسته ، بادام ، انواع گیاهان دارویی خاص ، فرش و سایر صنایع دستی ،فیروزه و سایر سنگهای معدنی و جواهرات ، چرم ، پوشاک ، مبل ، پارچه و …. لازم نیست پیچیده فکر کنیم و به دنبال پتانسیل خیلی عجیب و غریبی بگردیم از نان ساده تر هم مگر یافت میشود. حتی میتوانید به نمک هم فکر کنید .
نکته مهم این است که نباید به فکر ساخت پتانسیل بود و فقط کافی است که پتانسیل موجود را شناخت و آن را گسترش داد. و نکته دوم این است که افراد باید به یک هدف مشترک فکر و در راستای آن هدف فعالیت و همکاری کنند.
در نظر داشته باشید که نویسنده این مطلب تخصص کافی و لازم برای زعفران یا نان یا … را ندارد پس اگر در مثال های بالا ایرادی میبینید میتوانید آن را به پای نداشتن تخصص کافی بنده ” مقداد ترابی پور ” گذاشته و این مطلب را با نظرهای خود تصحیح و کامل کنید.